روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

خاطرات سازمانی من: گزارش واقعی

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۴۱ ب.ظ

در سازمانِ جدید تازه وارد حساب می شدم.

تهیه گزارش تحلیلی هفتگی از وضعیت حساب های سود و زیانی سازمان به من واگذار شده بود؛ گزارشی که پیش از من هفته های متمادی تهیه و ارائه شده بود.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۶:۴۱
علیرضا داداشی

غلبه بر سکون که دوستش نداری

چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۲۲ ب.ظ

برای آدمهایی که سکون و ماندگاری طولانی مدت در یک جایگاه و اشتغال بلندمدت در یک شغل را دوست ندارند، یا بعضی دیگر که چنین شرایطی را حتی تحمل هم نمی توانند بکنند، زیاد پیش می آید که در طول مسیر از خودشان بپرسند تا کی قرار است به این وضعیت ادامه بدهم.

 

حالا اگر چنین فردی در سازمانی، خانواده ای، گروهی یا به طور کلان تر در جامعه ای زندگی کند که وجه غالب کارها روتین هستند، تحمل شرایط خیلی دشوارتر و گاه غیر قابل تحمل خواهد بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۸ ، ۱۵:۲۲
علیرضا داداشی

دو کتاب با موضوع بازی پردازی

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۳۳ ب.ظ

قرار گذاشته بودم که بیشتر از گذشته به معرفی کتاب بپردازم.

امروز دو کتاب با موضوع بازی پردازی یا گیمیفیکیشن (gamification) معرفی می کنم.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۶ آبان ۹۸ ، ۲۲:۳۳
علیرضا داداشی

به روز رسانی و تصمیم جدید

چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۴۳ ب.ظ

سلام.

 

خیلی وقت است که مطالبی از ذهنم عبور می کند، بعضی را خام خام و بعضی را نیم پز می آورم که اینجا درباره شان صحبت کنم، ولی هر بار مجموعه ای از کارهای خرد ِ زمانبر می آیند خودشان را می اندازند وسط دایره و فرصت نوشتن را از من می گیرند.

 

اما، الان بالاخره نشستم که بنویسم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۳
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: کار تیمی

چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۴۱ ب.ظ

هم دانشکده ای بودیم در مقطع کارشناسی.

 

چهارتا دوست که همگی قبل از قبولی در دانشگاه دو به دو با هم دوست بودیم و تقریبا بچه محل و بعد قبولی در یک دانشکده زمینه ساز دوستی های بیشتر و طولانی تر بین مان شد و بعد هم که همگی در سازمانهایی مشغول به کار شده بودیم، این نزدیکی و ارتباط بیشتر شده بود. دو نفرمان حسابداری خوانده بودیم و دو نفر دیگر مدیریت.

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۶:۴۱
علیرضا داداشی

نیمه ی سالِ نیمه کاره ها

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۱۰ ب.ظ

تا اینجای سال 98 برای من در بر گیرنده ی تعداد قابل توجهی برنامه بوده که نیمه کاره مانده اند.

 

یا خودم برای شان برنامه ریزی داشته ام و رها شده اند، یا با دیگران قرارهایی گذاشته ام و نافرجام مانده اند.

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۸ ، ۱۶:۱۰
علیرضا داداشی

شعله ی کناری اجاق گاز

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۲۷ ب.ظ

امروز صبح شعله ی زیر کتری را روشن کردم تا قبل از بیدار شدن بقیه، بساط چای و صبحانه را ردیف کنم.

دیدم چند تکه ظرف از دیشب در ظرفشویی مانده، گفتم یک آبی هم به این چند تکه بزنم که یعنی حواسم به همسر هست.

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۷:۲۷
علیرضا داداشی