درباره ی من
در این پست، در قالب دو بخش، ابتدا یک نکته ی تازه را از اینستاگرامم نقل خواهم کرد و سپس به تصمیمات تازه ام برآمده از آن خواهم پرداخت.
در این پست، در قالب دو بخش، ابتدا یک نکته ی تازه را از اینستاگرامم نقل خواهم کرد و سپس به تصمیمات تازه ام برآمده از آن خواهم پرداخت.
تعداد مقالات من در وبسایت ارزشمند «مدیران نواندیش» با مقاله ای که در شهریور ماه 1398 منتشر شد، به پنج مقاله رسید.
مقاله ای با عنوان «جابجایی جایگاه فروشنده و مشتری»
می توانید مطلب من را در کنار ده ها مطلب مفید و آموزنده ی دیگر، در این نشانی بخوانید.
همچنان توصیه ی من این است که به سایت شان و صفحه ی اینستاگرام شان سر بزنید و عضو شوید و از مطالب مفیدشان بهره مند شوید.
آخرین رخداد دوست داشتنی برای من، دعوت جناب مهندس برقی برای حضور در برنامه ی زنده ی «رویش» در «رادیو اقتصاد» بود.
در سیستم دولتی، یک سمتی وجود دارد به نام: «مشاور مدیر عامل در امور فلان».
وقتی کسی که به شکل های مرسوم در سیستم دولتی صاحب عنوان و پستی شده، سابقه ی کاری اش بالا برود یا به توفیق بازنشستگی نائل شود و جایی نداشته باشد که برود، به عنوان «مشاور» به فعالیتش ادامه می دهد.
سالها قبل، وقتی جوان بودم و مجرد، در چند مورد افاضه کرده بودم که:
چرا بعضیا وقتی به مراسم عروسی میان، نه دست می زنند، نه می خندند، نه شادند، همه اش مشغول حرف زدند هستند یا زل زده اند به یه گوشه ی سالن؟
در ادامه ی بحث «مشتریان ناراضی» ، می خواهم از یک آمار دیگر هم برای تان رو نمایی کنم:
به درصد های درج شده در این آمار که برگرفته از منابع رسمی است توجه کنید تا ببینید چه میزان باید نگران نتایج حاصل از سنجش رضایت مشتری باشیم.