قرار گذاشته بودم که بیشتر از گذشته به معرفی کتاب بپردازم.
امروز دو کتاب با موضوع بازی پردازی یا گیمیفیکیشن (gamification) معرفی می کنم.
قرار گذاشته بودم که بیشتر از گذشته به معرفی کتاب بپردازم.
امروز دو کتاب با موضوع بازی پردازی یا گیمیفیکیشن (gamification) معرفی می کنم.
سلام.
خیلی وقت است که مطالبی از ذهنم عبور می کند، بعضی را خام خام و بعضی را نیم پز می آورم که اینجا درباره شان صحبت کنم، ولی هر بار مجموعه ای از کارهای خرد ِ زمانبر می آیند خودشان را می اندازند وسط دایره و فرصت نوشتن را از من می گیرند.
اما، الان بالاخره نشستم که بنویسم.
امروز صبح شعله ی زیر کتری را روشن کردم تا قبل از بیدار شدن بقیه، بساط چای و صبحانه را ردیف کنم.
دیدم چند تکه ظرف از دیشب در ظرفشویی مانده، گفتم یک آبی هم به این چند تکه بزنم که یعنی حواسم به همسر هست.
آخرین رخداد دوست داشتنی برای من، دعوت جناب مهندس برقی برای حضور در برنامه ی زنده ی «رویش» در «رادیو اقتصاد» بود.
در سیستم دولتی، یک سمتی وجود دارد به نام: «مشاور مدیر عامل در امور فلان».
وقتی کسی که به شکل های مرسوم در سیستم دولتی صاحب عنوان و پستی شده، سابقه ی کاری اش بالا برود یا به توفیق بازنشستگی نائل شود و جایی نداشته باشد که برود، به عنوان «مشاور» به فعالیتش ادامه می دهد.
در ادامه ی بحث «مشتریان ناراضی» ، می خواهم از یک آمار دیگر هم برای تان رو نمایی کنم:
به درصد های درج شده در این آمار که برگرفته از منابع رسمی است توجه کنید تا ببینید چه میزان باید نگران نتایج حاصل از سنجش رضایت مشتری باشیم.
در کتاب «مشتری بی صدا؛ چرا مشتریان ما را ترک می کنند؟» آمده است:
مشتریان ناراضی، همیشه شکایت نمی کنند؛ اغلب ما را ترک می کنند.
یک عده بودیم که همگی با مدرک دانشگاهی و سابقه ی کاری مرتبط وارد سازمانی شده بودیم که خیلی سال بود استخدام گروهی نداشت و از طرفی دیگر هم مدارک تحصیلی کارکنان ِ پیش از ما، اغلب غیر دانشگاهی بود.
تعداد کارکنان شرکت زیاد نبود.
ما چهار پنج نفر بودیم که روزها با مدیر عامل سوار اتومبیل شخصی اش می شدیم، می رفتیم در خیابان ها و کوچه های اطراف شرکت در میدان آرژانتین بروشور پخش می کردیم تا مردم با شرکت آشنا شوند.