نیمه ی سالِ نیمه کاره ها
تا اینجای سال 98 برای من در بر گیرنده ی تعداد قابل توجهی برنامه بوده که نیمه کاره مانده اند.
یا خودم برای شان برنامه ریزی داشته ام و رها شده اند، یا با دیگران قرارهایی گذاشته ام و نافرجام مانده اند.
تا اینجای سال 98 برای من در بر گیرنده ی تعداد قابل توجهی برنامه بوده که نیمه کاره مانده اند.
یا خودم برای شان برنامه ریزی داشته ام و رها شده اند، یا با دیگران قرارهایی گذاشته ام و نافرجام مانده اند.
امروز صبح شعله ی زیر کتری را روشن کردم تا قبل از بیدار شدن بقیه، بساط چای و صبحانه را ردیف کنم.
دیدم چند تکه ظرف از دیشب در ظرفشویی مانده، گفتم یک آبی هم به این چند تکه بزنم که یعنی حواسم به همسر هست.
در این پست، در قالب دو بخش، ابتدا یک نکته ی تازه را از اینستاگرامم نقل خواهم کرد و سپس به تصمیمات تازه ام برآمده از آن خواهم پرداخت.
تعداد مقالات من در وبسایت ارزشمند «مدیران نواندیش» با مقاله ای که در شهریور ماه 1398 منتشر شد، به پنج مقاله رسید.
مقاله ای با عنوان «جابجایی جایگاه فروشنده و مشتری»
می توانید مطلب من را در کنار ده ها مطلب مفید و آموزنده ی دیگر، در این نشانی بخوانید.
همچنان توصیه ی من این است که به سایت شان و صفحه ی اینستاگرام شان سر بزنید و عضو شوید و از مطالب مفیدشان بهره مند شوید.
آخرین رخداد دوست داشتنی برای من، دعوت جناب مهندس برقی برای حضور در برنامه ی زنده ی «رویش» در «رادیو اقتصاد» بود.
در سیستم دولتی، یک سمتی وجود دارد به نام: «مشاور مدیر عامل در امور فلان».
وقتی کسی که به شکل های مرسوم در سیستم دولتی صاحب عنوان و پستی شده، سابقه ی کاری اش بالا برود یا به توفیق بازنشستگی نائل شود و جایی نداشته باشد که برود، به عنوان «مشاور» به فعالیتش ادامه می دهد.