روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

آنچه دیده نمی شود

دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۳۴ ب.ظ

در تصور بعضی ها  هر کس می تواند جای هر کس دیگری را بگیرد.

 

- طرف هنرمند است و در مصاحبه ی تلویزیونی اش وقتی بحث به اظهار نظر درباره ی هنرمند مطرح کشور می رسد، می گوید شانس های کاری و پیشنهادهای متفاوتی که به او رسیده، امکان دیده شدن و رشد کردن را برای او فراهم ساخته است. پیشنهادهایی که اگر به من هم می رسید، امروز حتماً در جایگاه او بودم.

 

- قرار است کارشناسی واحد سازمانی اش را ترک کند و رییس کارنابلدش معتقد است رفتن او تاثیری در کار سازمان ایجاد نمی کند و هر کسی می تواند کارهای واگذار شده به او را تحویل بگیرد و به خوبی پیش ببرد- چه بسا بهتر از نفر قبلی.

 

- صحبت از بدی های کار دولتی و اداری می شود، به راحتی اعلام می کند که می تواند کارش را رها کند و کسب و کار شخصی اش را راه اندازی کند و بسیار هم موفق ظاهر شود؛ مثل فلان چهره ی شناخته شده و مطرح در سطح جهانی و چه بسا بهتر از او.

 

ولی، در این میان یک عنصر بسیار مهم هست که در این نوع اظهار نظرها نادیده گرفته می شود: مهارت.

 

این واقعیت نادیده گرفته می شود که مثلا علیرضا داداشی اگر در فلان بخش از سازمان هست و کارها را به خوبی پیش می برد، اگر کارش را فارغ از این که تخصصی است یا غیر تخصصی، در هر حالت با کیفیت انجام می دهد، تنها به واسطه ی آموخته های مشترکی نیست که هم او داشته و هم دیگر همکارانش. او موفق است به این سبب که از مجموعه ای از مهارتها برخوردار است که در اجرای وظایفش از آنها استفاده می کند.

 

این مجموعه ی مهارت ها، گاه شامل مهارت هایی ناشناخته و حتی غیر تخصصی هم هست که آن کلِ بیش از مجموعه ی اجزا را شکل داده و اگر موفقیتی هست، به سبب گردآمدن و  هم افزایی این مجموعه است.

 

این گونه است که در بسیاری مواقع جایگزینی افراد یا انتقال کارها بین افراد رخ می دهد ولی یا کار از هم می پاشد یا انجام می شود ولی دیگر کیفیت سابقش را ندارد.

 

الان که به اینجا رسیده ام می بینم که یک مهارت ضروری فردی و سازمانی دیگر  هم هست که باید در پستی بلافاصله بعد از این درباره اش بنویسم: مستند سازی.

 

به زودی انشاء الله درباره اش خواهم نوشت.

نظرات  (۲)

کاش مدیرانمون به این موضوع توجه داشتن.
توی زبون و توی حرف و شعار میبینی همین رو میگن و تکرار میکنن. ولی وقتی پای عمل پیش میاد انگار تا حالا همچنی چیزی به گوششون نخورده باشه تصمیم میگرن و رفتار میکنن. و این خیلی ازار دهنده است.
۲۹ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۵۳ حامد دلیجه
مجموعه ی مهارت ها، گاه شامل مهارت هایی ناشناخته و حتی غیر تخصصی هم هست که آن کلِ بیش از مجموعه ی اجزا را شکل داده و اگر موفقیتی هست، به سبب گردآمدن و  هم افزایی این مجموعه است.

این قسمت بسیار زیبا بود. مانند کدنویسی
که اگر پرانتز یا ضرب و جمع جای درستی قرار نگیرد بجای خروجی ۴۵ ممکن است خروجی 7را بیرون بدهد و فرد بگوید من که مثل او هستم چرا او ۴۵ هست و من ۷ هستم. بخاطر اینکه اون خرده مهارت ها را جای درستی قرار نداده است.
پاسخ:
سلام.
ممنون از اظهار نظرت.
واقعا، این زحمات و این مهارتها رو نادیده می گیرند و اسم موفقیت را خوش شانسی می نامند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی