روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

مامور و معذور، مامور و مسئول

چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۵۱ ق.ظ

مدتی است فکرم مشغول این موضوع است:

رفتارهایی که از آدمها می بینیم که اگر ضرورت برنامه ای یا حرفه ای شان نبود، شاید انجامش نمی دادند.

اینکه هدف آدمها، برنامه های شان را تعیین می کند و برنامه ها رفتارها را یک روند شناخته شده و پذیرفته شده است. این نکته را هم باید مدنظر داشته باشیم که گاه سازوکار سازمانی و شرح وظایف، آدمها را به انجام برخی کارها مجبور می کند.

 

نمونه های متفاوت و در اصل پراکنده ای برایش در ذهنم شکل گرفته است.

 

- یک راننده ی تاکسی یا اتوبوس، اگر شغلش ایجاب نمی کرد، شاید دلیلی نداشت صبح تا شب در خیابان های شهر بچرخد و دود استنشاق کند و غرغر بشنود و شاید غرغر کند.

 

- یک حسابرس، یک قاضی، یک پلیس، اگر ضرورتهای شغلی اش نبود، شاید هیچوقت از آدمها حساب کتاب نمی کشید و شاید به آدمهای محترم مثل خودش نگاه کسی که باید پاسخگو باشد را نداشت.

 

- فلان شخص که مدیر رده ی عملیاتی یا میانی است، شاید اگر محدودیت هایی که ساختار مدیریتی دیکته کرده یا مدیران مافوق لحاظ کرده اند نبود، رفتارهایی از خودش نشان نمی داد که مورد رضایت طبع کارکنان واقع نشوند.

 

مثالهای بسیار دیگری هم برایش وجود دارد که ضرورتی برای طرحش نمی بینم.

 

نکته ی مهمی که اینجا وجود دارد و معتقدم نباید از نظر دور داشت این است که هر فرد در همان چارچوب دیکته شده، چه میزان اختیارات دارد و در استفاده از آن میزان اختیارات چگونه رفتار می کند؟

 

این بخش اخیر به خوبی می تواند نشان دهنده ی ویژگی های شخصیتی افراد باشد.

 

هر کس می تواند از تمام اختیاراتش برای تنگ تر کردن راه نفس آدمها استفاده کند، همان طور که می تواند با زیرکی و شگردهای مناسب از این اختیارات برای تلطیف فضا و برای بهبود روحیه آدمهایی که با آنها سروکار دارد بهره ببرد.

 

آدمها - اغلب - قادر به تشخیص تفاوت موجود بین رفتارهای دیکته شده و رفتارهای انتخابی فرد مقابل هستند. اگر هم قادر به تفکیک نباشند یا نخواهند باشند، مهم این است که کار درست از سوی او انجام گرفته است. کاری که معرِف و تقویت کننده ویژگی های ذاتی اوست.

 

نهایتاً:

 

«مامورم و معذور» بهانه ای است در دست آدمهایی که ترجیح می دهند از زیر بار تلاش برای بهبود شرایطی که خودشان بخشی از آن را ساخته اند فرار کنند.

 

توصیه ی دینی این است که همه ی ما در مقابل هم مسئولیم.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی