پاسخ سوال اول، پاسخ سوال دوم. در سوگ فرهنگ
بهانه ی نوشتن این مطلب در این روز، درگذشت محمدعلی کشاورز است ولی موضوع آن در واقع مقایسه ای است بین فضای فرهنگی و هنری گذشته و حال.
بهانه ی نوشتن این مطلب در این روز، درگذشت محمدعلی کشاورز است ولی موضوع آن در واقع مقایسه ای است بین فضای فرهنگی و هنری گذشته و حال.
سریال پایتخت که گویا به هر زور و ضربی از پربیننده ترین سریالهای یک دهه ی اخیر تلویزیون دولتی ایران است، بدی هایی دارد که هر بار کسی قصد طرح آنها را داشته، پشت حواشی مورد علاقه و بعضاً خود ساخته ی عوامل، از جمله خود محسن تنابنده به محاق رفته و تقریبا از دید عمومی جامعه افتاده.
پرداختن به حواشی جالب توجه، هم فرصت طرح هر گونه ایرادی از این نوع که خواهم نوشت را می گیرد، هم به پررنگ تر شدن سریال در دید عموم کمک می کند و هم به تبع آن کمکی به پربیننده شدن آن می کند.
کرونا، دارد خیلی قواعد از پیش تعیین شده و خیلی روال های عادی شده سالهای گذشته را به هم می ریزد.
مدتی است فکرم مشغول این موضوع است:
رفتارهایی که از آدمها می بینیم که اگر ضرورت برنامه ای یا حرفه ای شان نبود، شاید انجامش نمی دادند.
پیش تر - در نیمه های سال جاری - مطلبی نوشتم با نام «نیمه ی سال نیمه کاره ها» در خصوص تفاوت خروجی های دو سالی که برای یکی شان برنامه ریزی داشتم و برای دیگری نه.
خواستم یادآوری کنم که زمان مناسب برای برنامه ریزی سال بعد، همین مواقع سال است.
حول و حوش همین روزها است که اتفاقا می بینم تعدادی از دوستان من هم مشغول برنامه ریزی سال بعد هستند.
اگر قبل از این چنین تجربه ای نداشته اید، شاید به عنوان یک مدل از این کار بد نباشد به همان پست که لینکش را هم بالا گذاشته ام مراجعه کنید.
موفق باشید.