روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

۲۵ مطلب با موضوع «یادداشت های مدیریتی :: خاطرات سازمانی من» ثبت شده است

خاطرات سازمانی من- دهه سوم

دوشنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ب.ظ

تازه وارد سازمان شده بودیم.

 

یکی از قدیمی های سازمان توصیه ای مهم کرد که بعضی از بچه های هم  دوره من جدی نگرفتند.

اما آن اندازه مهم و کارساز و قابل توجه بود که بارها سر کلاس های مختلف - مخصوصا وقتی فراگیران کارمند بوده اند- این داستان را برای شان نقل کرده ام.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۲ ، ۲۱:۴۸
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: آزمودن آزموده

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۳۵ ق.ظ

این را چندین بار پیش از این آزموده ام؛ چندین بار پیش از این آخرین بار که میخواهم اینجا برایتان بنویسم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۰۲ ، ۰۸:۳۵
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من- ناسپاسی

سه شنبه, ۲ فروردين ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ب.ظ

یکی از همکاران به سبب نوع مهارتها و تحصیلاتی که داشت باید از سازمان به طور موقت منفک می شد و به واحد دیگری می رفت؛ او آی تی می دانست و قرار بود برای واحد سازمانی ما، سامانه ای طراحی شود.

او رفته بود تا در واحد آی تی نماینده ی مطلع واحد ما باشد و به کمک بچه های آن واحد، سامانه را متناسب با کارهای واحد ما طراحی و تولید کنند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۱ ، ۱۹:۴۷
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من- ما سه نفر

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۳۴ ق.ظ

این سه خاطره را بخوانید، مطلبم را عرض خواهم کرد.

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۳۴
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من- تجربه ی بازنشستگی

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۲۸ ق.ظ

وارد اداره شدم.

 

به روال جاری هر روزه، کامپیوترم را روشن کردم ولی سیستم بالا نیومد.

نام کاربری و کلمه عبور را می زدم ولی هیچ اتفاقی نمی افتاد.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۲۸
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من - استرس زا

چهارشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۴ ب.ظ

نمی دانم این موضوع از کجا آب می خورد که وقتی به بعضی ها سمتی داده می شود، ولو در حد سرپرستی چند آدم مثل خودشان، شیوه ی انتخابی شان برای اداره ی کار این است که با همه یک شکل رفتار کنند و انتظار دارند که همه خودشان را با آن شیوه ی کار تطبیق بدهند، چون آنها همین شیوه را درست می دانند.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۴:۲۴
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: وجدان آسوده

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۲ ب.ظ

چند سال پیش همکاری داشتم که از شرایط کاری اش ناراضی بود.

 

وقتی بعد از مدتها تلاش و پیگیری، توانست رضایت مدیران را جلب کند و با انتقالش به بخش دیگری از سازمان موافقت شد، انتظار داشتیم آنچه را در اختیار دارد به دیگران منتقل کند تا  بعد از رفتنش کارهای آن واحد سازمان معطل نماند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۸ ، ۱۶:۰۲
علیرضا داداشی