خاطرات سازمانی من: آزمودن آزموده
این را چندین بار پیش از این آزموده ام؛ چندین بار پیش از این آخرین بار که میخواهم اینجا برایتان بنویسم.
این را چندین بار پیش از این آزموده ام؛ چندین بار پیش از این آخرین بار که میخواهم اینجا برایتان بنویسم.
یک دوستی دارم که سابقه ی راه اندازی چند کسب و کار را هم دارد.
چند وقت پیش اینطور اظهار نظر کرد که: مشاوره راحت ترین و بی دردسرترین روش پول درآوردن است. مشاور هیچ مسئولیتی ندارد و فقط پول می گیرد.
یکی از همکاران به سبب نوع مهارتها و تحصیلاتی که داشت باید از سازمان به طور موقت منفک می شد و به واحد دیگری می رفت؛ او آی تی می دانست و قرار بود برای واحد سازمانی ما، سامانه ای طراحی شود.
او رفته بود تا در واحد آی تی نماینده ی مطلع واحد ما باشد و به کمک بچه های آن واحد، سامانه را متناسب با کارهای واحد ما طراحی و تولید کنند.
با دوستی درباره حمایت یا عدم حمایت از کارکنان در جلسات اداری صحبت می کردیم، گفتم من سابقه ی همکاری با دو نوع از مدیران را داشته ام: