جایگاه ارتباطات در کسب و کار
یک سوال:
آیا این که یک بازیگر پول بدهد و نقش بگیرد،کاری زشت و ناصواب است؟
به نظرم، خیر!
کدام صاحب کسب و کار است که - به خصوص در فضای رقابتی - تلاش نکند که کسب و کارش و محصولش دیده شود؟
بیایید از منظر همان بازیگری ببینیم:
محصول یک بازیگر، بازی اوست و فضای بازیگری در سینمای حال حاضر ما شدیدا رقابتی است.
به نظرم بد و شرم آور نیست که یک بازیگر برای اولین دیده شدن هایش پول خرج کند و به عبارت فراگیرتر هزینه کند.
آنچه بد است این است که بازیگر خوبی نباشیم و برای همه ی دفعات بازی کردن مان هزینه کنیم و به جای ارائه ی بازی حرفه ای و با کیفیت، همواره به واسطه ی پول بخواهیم محصول خود را بفروشیم.
قطعاً در بازار هنر، همه خودشان -همزمان- نویسنده و بازیگر و کارگردان و تهیه کننده نیستند.
در فضای بازار هم همین گونه است.
پس، گاه لازم است ارتباطاتی برقرار کنیم که نفع طرفین در آن لحاظ شده باشد.
نکته ای که توجه به آن ضروری است این است که باید حواس مان باشد که مشتری، جنس بی کیفیت را پس خواهد زد و این یعنی ارتباطات همه چیز نیست؛ ارتباطات نهایتا باید ابزاری برای معرفی ما و محصول و کیفیت مان باشد.
اصلاً ایرادی ندارد که از ارتباطات برای ورود به بازار استفاده کنیم ولی تداوم حضور در بازار را باید با ارائه ی محصولِ با "کیفیت" و "متمایز" پیگیری کنیم.
محصول و خدمتی، هربار با کیفیت تر و متمایزتر از قبل.