بخشی از کتاب بعدی
سلام.
چند وقتی است که یک جاهایی هستم و یک جاهایی دیگر، نه.
اینجا یکی از آن جاهایی است که نیستم و «متمم» که خیلی مهم است هم، یکی دیگر.
راستش این که یکی از دلایل حضور کمترم این است که در مراحل آغازین نوشتن یک کتاب تازه هستم. کتابی که به پیشنهاد مدیر انتشارات با توجه به قابلیت تفکیک موضوعی اش و البته پتانسیل درونی محتوا، امکان تبدیل شدن و تقسیم شدن به چند کتاب کوچکتر و البته کاربردی تر را هم دارد.
جزئیات کامل کتاب را در شرایطی که کار جلوتر بود، حتماً حتماً عرض خواهم کرد.
عجالتاً، متن زیر تکه ای از مطالب آماده شده برای آن کتاب (مجموعه کتاب) است.
اقتصاد و فرهنگ:
رابطه ی میان «اقتصاد» و «فرهنگ» رابطه ای دو سویه است. از یک سو، تولید «محصول فرهنگی» مانند هر محصول دیگری نیازمند «منابع اقتصادی» است و از سوی دیگر تولید محصول با کیفیت فرهنگی می تواند منجر به ورود «درآمد» بیشتر به حوزه ی فرهنگ شود.
چنانچه محصولات ِ فرهنگی ِ با کیفیت تولید کنیم و بازاریابی و تبلیغات مناسبی برای شان انجام دهیم، این محصولات ِ با کیفیت می توانند درآمدزایی بالایی داشته باشند و ازسوی دیگر، همین درآمد بالاتر می تواند منجر به تقویت منابع مالی این حوزه شده و در دایره ای پیوسته، به ارتقاء کیفی محصولات فرهنگی منجر شود.
نقش اسپانسر در تولید محصولات فرهنگی:
یک نکته ی بسیار حائز اهمیت در بحث تولید محصولات فرهنگی، موضوع استفاده از اسپانسر است.
فضای تولید محصولات فرهنگی به ویژه در زمانی که جامعه اقبال و توجه مناسب را به این قبیل محصولات ندارند، ناچار از تامین بودجه ی تولید از محل حمایت دستگاه های فرهنگی است و چنانچه حمایت این دستگاه ها کفاف ندهد، ممکن است تولید کنندگان محصولات فرهنگی به استفاده از حامیان مالی روی بیاورند که به این حامیان در اصطلاح «اسپانسر» گفته می شود.
آنچه لازم است مورد توجه خاص قرار گیرد این است که تولیدکنندگان محصولات فرهنگی باید تلاش کنند از حامیانی استفاده نمایند و کمک بگیرند که دغدغه ی فرهنگی داشته باشند و یا چنانچه دغدغه های مالی و اقتصادی هم دارند (که امری نکوهیده و غیر عقلایی نیست)، «فرهنگ» نیز از اولویت های اصلی شان باشند. زیرا بدون توجه کافی به این اصل مهم، ممکن است فضای فرهنگی جامعه آغشته به «نگاه تجاری و بازاری» بشود که این نگاه، سنخیت چندانی با «نگاه فرهنگی» ندارد و چنانچه از آن مراقبت نشود، ممکن است با قربانی کردن کیفیت محصول به پای بعد مالی تولید، منجر به افت کیفی محصولات فرهنگی شود.
پی نوشت: به مرور که محتوا را کامل تر کنم، برش های دیگری را تقدیم شما خوانندگان عزیزم خواهم نمود.
ارادتمندم.