روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

طب سنتی یا علم جهانی - دعوایی در زمین کووید

چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۶:۲۳ ق.ظ

بالاخره کووید 19 مرزهای موجود بین کشورها، شهرها، خانواده ها، فامیل، و خواهر و برادر را رد کرد  و به خانه ی ما رسید. یک جوری هم رسید که تمام خانواده را درگیر کرد.

 

پیگیری درمان، حقایقی را به شکل ملموس برای من آشکار کرد.

از جمله اینکه پزشک و پرستار هم حق دارد وقتی فشار کار درمان و هجوم بی وقفه ی بیماران زیاد و زیادتر می شود، از کوره در برود و در میانه ی سالن فریادی ولو کوچک بر سر همراه بی ملاحظه ی بیمار بکشد.

 

گاهی اوقات اصرارهای عمدتا ناشیانه و احتمالا فکر نشده ی متولیان رسانه در قربان صدقه رفتن برای کادر پزشکی و درمانی، منتهی به ساختن چهره ای همیشه سرحال و آماده ی خدمت چون مریم مقدس می شود و دیدم که این کار باعث شده، خستگی این انسانهای محترم به درستی منعکس نشود.

 

این خودش در بی توجهی انسانهای بی ملاحظه به وخامت بیماری موثر است. 

 

این را نوشتم چون لازم می دانستم مطرح شود.

 

اما، نکته ای که موضوع اصلی این نوشته است:

 

از وقتی ارائه ی راه حل برای درمان این بیماری مطرح شده، تلاشی شگفت انگیز از سوی مدعیان طب دینی (اسلامی و کلیسایی و ... ) صورت گرفته برای  اینکه ثابت کنند  راه حل نزد آنها است نه پزشکان و داروسازانی که در آزمایشگاههای پزشکی به شکل شیمیایی دارو می سازند.

 

این چند وقت با این موضوع خیلی درگیر شدم که طرف علمی و  آرمایشگاهی تجویزهای خودش را دارد و اندکی هم در برابر سپردن کار به داروسازان گیاهی مقاومت دارند؛ تازه بعضی از پرشکان استفاده از بعضی داروهای گیاهی را نه تنها در مورد این بیماری، که شاهد بوده ام قبل تر برای بیماریهای دیگر هم مناسب دانسته اند.

 

اما، طرف دوم ماجرا که طرفداران داروهای سنتی و گیاهی هستند - آنگونه که من دیدم- اصراری عجیب و گاه متاسفانه آزاردهنده دارند که به مردم تفهیم کنند که همه ی آنچه پزشکان می گویند دروغ و بی خاصیت است و راه کرونا نگرفتن از حجره ی آنها و گیاهان و نسخه های تشخیصی شان می گذرد.

 

بخشی از تجربه ی شخصی ام از مواجهه و هم کلامی با خانمی که به دلایلی برای گرفتن چند عرق درمانی به او معرفی شده بودم را بخوانید . حتما ایشان نقش مهمی در ساختن تجربیاتی که می نویسم داشته است:     

 

اول اینکه آدرس مشخصی که اعلام همگانی بشود نداشت؛ تنها خانه ی قدیمیِ موجود در انتهای یک بن بستِ پیچ در پیچ در میانه ی یک خیابانِ فرعی که فقط از طرف ورود ممنوعش می توانستی به آن وارد شوی.

 

خانم اعتقادی به وجود کرونا نداشت و عجیب که برایش دارو می فروخت. کرونا را بازی دولتها می دانست و  آن را دکان بازار معرفی می کرد.

 

می گفت بی خود ماسک زده ای، کدام ناقل بودن؟ کدام خطر حضور در جمع؟ ول کنید این حرفها را.

 

ادعا کرد یک نفر در اردبیل کشف کرده که منشاء این بیماری آب آلوده است و این را از دل یک مراسم در روستایی که آب آلوده داشته کشف کرده است. می گفت حرف این فرد ثابت بشود، دکان پزشک ها بسته می شود.

 

گفت من و چند نفر دیگر داریم، نامه می زنیم که بخواهیم ما را بدون ماسک و تجهیزات، ده روز به میان بخش کرونایی ها ببرند تا همه ببینند ادعای مان درست است!

 

در جای دیگری از صحبتهایش گفت دو روز پیش بیماری که به او گفته بودند 50 درصد ریه اش آلوده شده، آمده بود. دو روز روزی دوبار برایش بادکش گذاشتم، روز دوم داروها را زد زیر بغلش رفت. تمام شد. بادکش، فقط بادکش کنید حل است.

 

بعد هم خیلی اصرار داشت دو بطری دیگر روی لیست کوچک سفارشی ام بگذارد که چون فرد معرفی کننده از قبل به من بارها اصرار کرده بود، فقط آنچه را او نوشته بخرم نه هیچ چیز بیشتر، امتناع کردم و توانستم از دست اصرارهایش جان سالم به در ببرم.

 

همان لیست کوچک حدود 500 هزار تومان آب خورد. آن دو بطری مورد نظرش که از خریدش سر باز زدم، هم حدود 300 هزار تومان قیمت خورده بود. (جلوتر می گویم چرا قیمت نوشتم.) 

 

بارها به این فکر کردم که دلیل این همه اصرار در مخالفت با طب دانشگاهی و شیوه های درمان به روز چه می تواند باشد؟

چرا آن گروه اساسا - بر طبق دیده های من - با گروه دانشگاهی مخالفند ولی پزشکان مخالفتی آن اندازه جدی با آنها ندارند؟

 

فعلا چند پاسخ یافته ام:

 

1- طب سنتی و درمان با گیاهان دارویی سابقه ای بسیار طولانی تر از علم داروسازی آزمایشگاهی و نوین دارد. دست کم در سرزمین ما، سابقه ی این کار به بوعلی و عطار و ... باز می گردد.  یعنی هم توانایی هایش در درمان و حتی پیشگیری از بیماری به اثبات رسیده است، هم قدمت بسیار زیادش منجر به پدیرش تاثیراتش از سوی اقشار عام و خاص جامعه شده است.  

 

در همین منطقه ی زندگی ما، از هر طرف خانه که صد متر برویم حتما به یک عطاری می رسیم. در جاهای دیگر و شهرهای دیگر هم اوضاع شبیه همین است.

 

2- در مورد آن بخش سماجت بار و تا حدی بی منطق که یافته ها و ادعاهای دنیای پزشکی نوین را اساسا و تماما نفی می کنند، به این نتیجه رسیده ام که گویا برای شان جنگ، یک جنگ حیثیتی است که شاید عزت و شرف شان در گرو پیروزی در آن است.

 

می گویم لابد با خودشان به این نتیجه رسیده اند که این بیماری، فراگیر و عالم گیر است و همه دارند تلاش می کنند راه حلهای خودشان را بفروشند. در چنین فضایی اگر مدعیان طب دینی، طب گیاهی، و هر چیزی که اسمش را می گذارید، بتوانند پیروز شوند، بار خودشان را بسته اند- گفتم که چند بطری عرقیات تقریبا نیم لیتری حدود یک میلیون تومان آب می خورد- به علاوه، مقبولیت طولانی یافته اند و برای مدتی طولانی خیال شان حتی از ادامه ی کسب و کار و کسب درآمدشان راحت است.

 

ولی اگر این جنگ را ببازند، دیگر باید جمع کنند و بروند. ادامه ی کار و بقا، برای شان خیلی سخت خواهد شد.

بجز درگیری در اقیانوس قرمز، چه دلیل دیگری وجود دارد که اینطور قصد کشیدن خط بطلان بر علم روز جهان داشته باشند.

 

چند نکته ی بسیار مهم:

 

1- شخصا با طب سنتی که دستاورد بوعلی و عطار و دیگران است مشکلی ندارم. برای دل درد و سر درد و بعضی موارد از این دست از این گونه داروها استفاده می کنم.

 

منظورم از این نوشته ها یافتن ریشه های سماجت کسانی است که این روزها به اصرار فراوان سعی در تجویز داروی خودشان به عنوان تنها راه حل دارند و بعضی شان به شکل غیرمنطقی جتی خود بیماری را هم منکر می شوند.

 

در واقع امر، افراد موضوع بحث من کاسبان کرونا هستنذ، نه زحمت کشان و متخصصان حوزه ی گیاهان دارویی.

 

2- در مورد درمان کرونا هم - به عنوان یک تجربه و نه حرف علمی که واجد شرایطش نیستم- معتقدم  ترکیبی از داروهای پزشکان و کمی هم گیاهان دارویی به شرط انکه معجون های من درآوردی نباشند بد جواب نمی دهد. 

 

3- هنوز هیچ کس، دارو و درمان قطعی که به شکل ثابت برای همه ی بیماران قابل تجویز باشد نیافته، پس غیر منطقی است که وقتی یک نفر از مصرف فلان دارو جواب گرفت، توصیه اکید کنیم که این را مصرف کن، فلانی و فلانی جواب گرفته اند.

 

بعضی که خودشان در این کار نیستند به شکل عجیبی اصرار در تجویز این نوع داروها دارند با این توجیه که پسرخاله و دختر عمه ی همسایه شان جواب گرفته. معتقدم این شکل رفتار، نشانه ی بی توجهی ما به زندگی آدمهای اطراف مان است ولاغیر.

 

برای تان سلامتی آرزو می کنم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۳۱
علیرضا داداشی

علم و پژوهش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی