مشاوره راحت ترین کار
یک دوستی دارم که سابقه ی راه اندازی چند کسب و کار را هم دارد.
چند وقت پیش اینطور اظهار نظر کرد که: مشاوره راحت ترین و بی دردسرترین روش پول درآوردن است. مشاور هیچ مسئولیتی ندارد و فقط پول می گیرد.
من ابدا با این نظر موافق نیستم ولی برایم جالب بود که این نظر از کجا می آید.
سابقه ی چندساله ی دوستی و همکاری نزدیک داریم. این سابقه را مرور کردم.
او چند کسب و کار راه اندازی کرده که جز یکی بقیه تقریبا وجود خارجی ندارند.
هر از گاهی هم با لذت و هیجان می گوید که برای مشاوره به پروژه ای دعوت شده است.
در یکی از آنها من و چند دوست دیگر را هم دعوت به مشارکت کرده بود و همین باعث شد از نزدیک کارش و نتایجش را ببینم.
به هر پروژه ای دعوت می شود با اندکی مطالعه و پرس و جو درباره ی موضوع پروژه خودش را، هم در ذهن و هم در زبان متخصص آن موضوع می بیند و پروژه را دست می گیرد.
آنچه را در کتابها درباره ی آن موضوع پیدا می کند می خواند و با آب و تاب به عنوان دانسته های خودش به طرف قالب می کند.
لیسانس دارد ولی خودش را فوق لیسانس معرفی می کند و البته اگر او را دکتر هم خطاب کنند، اشاره ای به این که دکتر نیست نمی کند.
با تشکیل تیم و جمع اطلاعات و تخصص های آنها کار را جمع بندی و به کارفرما ارائه می کند و البته در اکثر موارد هم پروژه هایش نیمه تمام رها می شود و همانظور که نوشتم تقریبا هیچکدام شان به سرانجام نمی رسند ولی او در نظر خودش صاحب تعدادی تجربه ی نیم بند از همکاری با پروژه ها است که همه زا به عنوان سوابق مشاوره اش لیست می کند.
اینکه چقدر و چطور پول می گیرد نمی دانم ولی با همین سوابق معتقد است که مشاوره کاری بسیار ساده با درآمد بالا و بدون کوچکترین مسئولیتی است.
اگر او مشاورانی را دیده بود که بیش از یکی دو دهه مشاور کسب و کارهای بزرگ و خیلی بزرگ هستند و دیده بود که چه جور گاه به اندازه ی خود مدیران و گاه بیش از آنها خون جگر می خورند تا کارها پیش بروند و چرخها بچرخند، هرگز تصور نمی کرد مشاوره ساده و بی مسئولیت و پر از پول است.