برای کمی عقب تر رفتن
این سومین یادداشت من در خصوص فاجعه ی فرو ریختن یکی از بناهای نوستالژیک تهران - پلاسکو - است.
دو یادداشت قبلی را یکی تا نیمه ی مطلب رفتم و کلافه گی اجازه نداد ادامه اش را بنویسم، دومی را هم چند سطر نوشتم، دوستش نداشتم و برای همین پاکش کردم.
اما حالا نوشتم، چون دوست دارم اگر قرار است اینجا چیزی برایش بنویسم از نوع نگاهی که این مطلب دارد، برخاسته باشد.