اولین مقاله ی من در ماهنامه ی «بازاریاب بازارساز» در شماره 17 این نشریه در آبان ماه 1394 منتشر شد.
یکی از مباحث با اهمیت، پر کاربرد و جدی در حوزه ی بازاریابی نوین، «بازاریاب عصبی» یا به عبارت بهتر «بازاریابی عصب محور» است.
نخستین کتاب در خصوص این بحث را دکتر «پرویز درگی» به نگارش درآورده اند و من در یکی از کلاس های دانشگاه جهت آشنایی دوستان با این مبحث، ارائه ای از این کتاب انجام دادم.
ارائه ی من همراه با فیلم ها و مثال هایی متعدد بود که فعلا pdf ارائه ام را تقدیم می کنم.
دیروز تجربه ی یک نمونه رفتار «حرفه ای» در سطح خرد را داشتم که برای علاقمندان به بحث های بازاریابی و فروش و مشتری مداری هم می تواند جالب باشد.
یکی از کارهایی که باید در راه منزل انجام می دادم این بود که از عینک سازی برای تمیز کردن شیشه ی عینک اسپری مناسب تهیه کنم.
به عینک سازی رفتم.
یکی از مواردی که خلاء بزرگ آن در فضای کسب و کار فعلی جامعه ی ما به وضوح دیده می شود، موضوع «حرفه ای گری» است.
این که هر کسی در هر زمانی مایل به اشتغال به هر شغل و پیشه ای باشد، مشغول می شود، یکی از نواقص بزرگ فضای کسب و کار است؛ اینکه برخی افراد توانایی ها و ظرفیت های زیادی برای موفقیت در کار و حرفه شان دارند ولی به علت عدم آگاهی از شیوه های «حرفه ای گری» قادر به حفظ و ارتقاء آن نیستند، درد بزرگتر دیگری است.
تبلیغات ضعیف هم کاربرد دارد ؛ فقط کاربردش خاص است.
1- مخاطبانی که حس خوبی نسبت به برند و محصول ما ندارند، با دیدن یک تبلیغ ضعیف توجه شان جلب می شود، رابطه برقرار می کنند،تحریک می شوند و احتمالا رفتار منتهی به خرید از خودشان نشان می دهند.
اما،
2- مخاطبانی که به نام برند و به کیفیت محصول ما حساسیت دارند و تصویر برند ما برایشان مهم است و به عبارت بهتر ما برای شان مهم هستیم، در مواجهه با یک تبلیغ ضعیف، دلزده می شوند و ارتباط خوبی با آن برقرار نمی کنند و ....
- ساعت ٤:٤٥ ب.ظ روز دوشنبه ٧ فروردین ۱۳٩٦
پیش نوشت:
این نوشته، خاطره ای واقعی است از یک دوست.و متاسفانه، تماماً واقعی است.
متغیر مستقل، متغیر تاثیرگذار است. متغیر وابسته، متغیر تاثیرپذیر.
مرتب این جمله را با خشم و دلخوری تکرار می کرد.
از او پرسیدم علت این خشم و دلخوری و رابطه اش با این تعریف ساده ازمتغیر وابسته و مستقل چیست؟
جوابش اشکم را درآورد.
از پایان نامه ی کارشناسی ارشدش برایم گفت.