خدا آزاد کرد، آباد نکرد
ساعت ٦:٠٩ ب.ظ روز چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳٩٦
برای ما که سال های جنگِ دشمن و دفاعِ ما با دوران کودکی مان مقارن شده، جنگ و دفاع یک نوستالژی قوی و گاه غیر قابل توصیف است.
ساعت ٦:٠٩ ب.ظ روز چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳٩٦
برای ما که سال های جنگِ دشمن و دفاعِ ما با دوران کودکی مان مقارن شده، جنگ و دفاع یک نوستالژی قوی و گاه غیر قابل توصیف است.
در اوایل اردیبهشت امسال رییسم تماس گرفت و اعلام کرد که همایشی با نام «اولین جایزه ملی مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی» قرار است برگزار شود.
می خواست بداند مایلم یکی از نمایندگان سازمان مان در این همایش باشم یا نه؟
این قسم همایش ها که موضوع شان جایزه ی ... است برایم آشنا هستند.
خودم سابقه داوری در جایزه ملی بهره وری ایران را دارم و در مراسم اهدای همان جایزه هم حاضر بوده ام؛ به علاوه ی چند تای دیگر.
ساعت ٤:٢٠ ب.ظ روز سهشنبه ٩ خرداد ۱۳٩٦
حکایت اول:
خیلی سال پیش از این در کتابی خوانده ام که وقتی سپاه ابرهه برای تخریب کعبه به شهر مکه وارد شدند، عبدالمطلب پدر بزرگ پیامبر(ص) کلید دار و بزرگ شهر مکه بود.
در مذاکراتی که بین عبدالمطلب و نماینده سپاه ابرهه صورت می گیرد، سپاه مهاجم از تصمیم خود بر نمی گردد و عزم تخریب کعبه می کند.
اینکه بر اساس تفکر سیستمی در هر سیستم تک تک اجزاء اهمیت دارند و همه به اندازه ی خودشان کارکرد دارند، کاملاً درست است.
اما یک نکته که نباید فراموش کنیم این است که قرار گرفتن هر جزء سیستم در سر جای مناسب خودش و عمل کردن آن جزء در زمان مناسب است که تضمین کننده ی بقاء، تداوم و ارتقاء جایگاه سیستم می شود.
یکی از ایراداتی که برخی از دوستان به علم بازاریابی و به فعالیت بازاریابان وارد می کنند این است که می گویند بازاریابی و به طور خاص تبلیغات نیاز کاذب ایجاد می کند.
اما آیا چنین ایرادی اساساً وارد است یا نه؟
داشتم به تحصیل و آموزش فکر می کردم و به راهی که رفته ام و دارم می روم.
برخی به پراکنده کاری های من ایراد می گیرند ولی من بین هر مقطع فاصله ای داشته ام؛ در آن فاصله ها بررسی کرده ام و انتخاب.
بند یکم:
وقتی بچه بودیم، بعد از هر کار خوبی که در حق بزرگترها یا برای آنها می کردیم یا هر کاری که حق بزرگتری در آن ادا شده بود، اینجوری دعایمان می کردند:
الهی پیر شی!