بازنشستگان، قانون، تبصره
یکی از معضلات شناخته شده در حوزه ی «قانون» و «قانون گزاری» در کشور ما، «اجرای قانون» است.
آن لطیفه ی دوران کودکی ما (دهه ی پنجاه و شصت) را یادتان هست؟
یکی از معضلات شناخته شده در حوزه ی «قانون» و «قانون گزاری» در کشور ما، «اجرای قانون» است.
آن لطیفه ی دوران کودکی ما (دهه ی پنجاه و شصت) را یادتان هست؟
«شهر فرش»، مثل بقیه ی شرکت های ایرانی، «فلسفه» دارد، «اهداف»، «چشم انداز» و «مزایای رقابتی».
البته این ها را در سایتش دارد.
«بیکاری» باعث پریشانی های روان شناختی طاقت فرسا می شود، نه از آن جهت که بیکاری عامل فقر اقتصادی است، بلکه عمدتا به این خاطر که «عزت نفس» انسان را از بین می برد. کار، شایستگی و انسانیت او را محک می زند.
«کشور توسعه نیافته» معنا ندارد؛ این کشورها «ضعف مدیریت» دارند.
پی نوشت:
خواندن و نوشتن از «پیتر دراکر» بهانه لازم ندارد.
این دو یادداشت را از پشت جلد کتاب «روزنوشته های پیتر دراکر» انتخاب کرده ام.
نمی شود اهل بازاریابی باشید، دانشجو یا علاقمند یا فعال بازاریابی باشید و دست کم با بخشی از مجموعه فعالیت های گروه TMBA و دوستان عزیز واحدهای گوناگون این مجموعه که موسس و مدیر آن «دکتر پرویز درگی» بزرگوار است آشنایی نداشته باشید.
این یک واقعیت گریزناپذیر است که ممکن است محصول ما به هر دلیل باب میل مشتری نباشد و رضایتش را جلب نکند.
اما، لازم است توجه کنیم که در حالت عدم رضایت هم ممکن است واکنش های مختلفی از خود نشان بدهد.
موضوع این پست، گزارشی است از نتیجه ی طرح «بررسی شرایط احراز سِمَت در یک سازمان دولتی».
درگیری ذهنی یک حالت انگیزشی است که توسط «عوامل داخلی» و «عوامل خارجی» مربوط به محصول و مشتری ایجاد می شود و می تواند به تعهد مداوم یا بلند مدت مشتری نسبت به خرید یا مصرف محصول منجر شود.