شناخت آنچه مشتری خریدار آن است
آخرین پرسش لازم در تعریف هدف اصلی و رسالت کسب و کار این است :
«از دید مشتری چه چیز ارزش تلقی می شود؟»
شاید این پرسش از پرسش های دیگر مهم تر باشد، اما به هر حال پرسشی است که کمتر پرسیده می شود.
آخرین پرسش لازم در تعریف هدف اصلی و رسالت کسب و کار این است :
«از دید مشتری چه چیز ارزش تلقی می شود؟»
شاید این پرسش از پرسش های دیگر مهم تر باشد، اما به هر حال پرسشی است که کمتر پرسیده می شود.
در سال 1983 ، «هاروارد بیزینس ریویو» مقاله ای منتشر کرد به نام «جهانی شدن بازارها».
نویسنده ی این مقاله پروفسور «تئودور لویت» بود که در این مقاله به این موضوع مهم اشاره کرد که بازارها در حال یکسان شدن هستند و در آینده، بازار جهانی یکسانی ظهور خواهد کرد.
او به شرکتها پیشنهاد داد که کالاهای یکنواختِ با کیفیت بالا تولید کنند و سپس آنها را با استفاده از تبلیغات، قیمت و کانال توزیع ِ یکنواخت در سطح جهان عرضه کنند.
امروزه وضعیت کسب و کار به گونه ای شده که حتی اگر یک فعالیت خاص شخصی تعریف کنی و در منزل به عنوان یک کسب و کار و منبع درآمد ولو کوچک، مشغول انجامش شوی، در فاصله ی زمانی کوتاهی تعدادی رقیب برایت پیدا می شود.
در تحقیقات بازاریابی، تدوین استراتژی های بازاریابی و هرگونه تحلیل از رفتارهای مشتری، فرض اولیه این است که رفتار مشتری منطقی است.
اما در حقیقت همیشه این طور نیست.
یکی از تاکتیک های بازاریابی که سابقه ی استفاده از آن به قرن بیستم باز می گردد، «بازاریابی نوستالژیک» است.
یعنی استفاده از نوستالژی و کارکردهای گوناگون آن در فعالیت های مختلف بازاریابی.
یکی از ایراداتی که برخی از دوستان به علم بازاریابی و به فعالیت بازاریابان وارد می کنند این است که می گویند بازاریابی و به طور خاص تبلیغات نیاز کاذب ایجاد می کند.
اما آیا چنین ایرادی اساساً وارد است یا نه؟