از فروش فایل های دیگران تا برگزاری سمینار
چندی پیش یک آقایی در صفحه ی اینستاگرامش مبادرت به فروش فایل های صوتی «محمدرضا شعبانعلی» در خصوص «اتیکت» کرده بود.
چندی پیش یک آقایی در صفحه ی اینستاگرامش مبادرت به فروش فایل های صوتی «محمدرضا شعبانعلی» در خصوص «اتیکت» کرده بود.
نه تنها تسلیت نمی گویم، از دیدن و خواندن پیام های تسلیت متنفر هم هستم.
مرد به ساق پایش نگریست و پرسید:«میدانی سوهان چیست؟»
پیپ گفت:«بله آقا».
مرد پرسید:«آیا میتوانی مقداری نان و غذا و یک سوهان برایم بیاوری!»
پیپ جواب داد:«بله آقا».
مرد گفت:«قول میدهی دراینباره با کسی صحبت نکنی؟»
پیپ گفت:«بله».
مرد گفت:«فردا منتظر تو هستم. یادت نرود چه قولی دادهای. اگر دراینباره با کسی حرفی بزنی حسابت را میرسم».
سپس پیپ را رها کرد.
پیپ با سرعت هرچه تمامتر به طرف دهکده و منزل خود دوید.
در دوره ی کارشناسی ارشد، یک همکلاسی داشتم که در همان روزهای اول آشنایی متوجه شدم که شباهت هایی با هم داریم؛ از سال تولد گرفته تا علائق شخصی و علمی و گرایش های سیاسی. با او بیشتر از بعضی دیگر دوست شدم.
چندی پیش مطلبی در اینجا گذاشته بودم درباره دعوت «هومن رهبری» از من برای حضور در جلسه ی معرفی «انجمن قاصدک».
حالا دوباره آن را در صفحه ی اول آوردم تا خبر خوبی را به اطلاع تان برسانم.
خبر خوب را در انتهای مطلب گذاشتم تا برخی از خوانندگان این صفحه که پست قبلی را که معرفی انجمن قاصدک بود نخوانده اند، ابتدا با آن آشنا شوند:
«انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان قاصدک»
آدم ها، فرار می کنند
گاه از تن ها، گاه از تنهایی،
گاه از درد، گاه از بی دردی،
گاه از دیگران، گاه از خودشان.
آدم ها، پناه می برند
گاه به تن ها، گاه به تنهایی،
گاه به درد، گاه به بی دردی،
گاه به دیگران، گاه به خودشان.
آدم ها فرار می کنند
گاه از عاشقی.
پناه می برند
گاه به عاشقی، عاشقی.
آدم ها.....