عجیب ترین واقعیت
عجیب ترین واقعیت جهان را کشف کرده ام.
عحیب ترین واقعیت جهان یک چیز است: همه، درست می گویند؛
عجیب ترین واقعیت جهان را کشف کرده ام.
عحیب ترین واقعیت جهان یک چیز است: همه، درست می گویند؛
این روزها فشردگی برنامه ها، مجال خیلی کارها را از من گرفته و بیشتر اوقات فکرم مشغول است.
اگر خواستید از «آموزش» برای خودتان دکانی بسازید - که بعید می دانم اهل این کارها باشید - یک پیشنهاد عالی برای تان دارم.
کلافگی خودش میاد.
یعنی، از اون دسته پدیده هاست که هر وقت شرایط رو فراهم ببینه، سر و کله اش پیدا می شه؛ نه اجازه می گیره، نه اعلام می کنه.
چقدر هم به سراغ من یکی میاد!
می گم اگه کلافگی بطور متوسط همین اندازه به بقیه آدمها سر بزنه که به من می زنه، به گمانم باید بگم بزرگترین ویژگی مشترک نسل آدمی - دست کم نسل فعلی - کلافگیه.
بر اساس یک سری مشاهده ، قصد طرح چند سوال را دارم؟
سوال از رفتاری که محدود به یک کشور نیست.
بعضی مواقع لازم است برای دیگران غول بسازیم.
اینکه آنها علاقمند باشند غول داشته باشند یا نه، اهمیتی ندارد؛ چون اصلاً به خودشان مربوط نیست.
ما هر وقت لازم بدانیم، موظفیم و متعهدیم برای آنها غول بسازیم.
چگونه؟
در این 20 و خرده ای سالی که در سازمان های کوچک و بزرگ مشغول کار بوده ام، از دولتی و خصوصی و نیمه دولتی و وابسته به نهاد گرفته تا خصولتی (خصوصی دولتی شده) تقریباً با همه نوع سازمانی آشنایی پیدا کرده ام؛ یا شاغل آنها بوده ام یا به سبب دورانی که حسابرس بوده ام با آنها سر و کار داشته ام.
در این بین آدم های زیادی آمده اند و رفته اند که من با نوع نگاه خاص خودم متوجه نکات مهمی از این رفتن ها و آمدن ها شده ام.