شناخت آنچه مشتری خریدار آن است
آخرین پرسش لازم در تعریف هدف اصلی و رسالت کسب و کار این است :
«از دید مشتری چه چیز ارزش تلقی می شود؟»
شاید این پرسش از پرسش های دیگر مهم تر باشد، اما به هر حال پرسشی است که کمتر پرسیده می شود.
آخرین پرسش لازم در تعریف هدف اصلی و رسالت کسب و کار این است :
«از دید مشتری چه چیز ارزش تلقی می شود؟»
شاید این پرسش از پرسش های دیگر مهم تر باشد، اما به هر حال پرسشی است که کمتر پرسیده می شود.
پیش نوشت 1- این چند بند، فقط بخش هایی از نظرات من در مرور دوباره ی پست قبلی خودم است. نه پاسخ یا راه حل. راستش نه از من سوال کرده و نه راه حل خواسته.
پیش نوشت 2- چند روز اخیر ، برنامه های خیلی فشرده ای داشتم که مانع از آن شد که زودتر بیایم و بنویسم. ببخشید.
کنار مترو، پشت در شیشه ای یک مترو مال در خیابان ِ ... پسر جوانی نشسته که سی دی فیلم و موسیقی می فروشد.
غرفه ی این پسر، در جای بدی قرار گرفته؛ کنار در ورودی، پشت شیشه ی ضخیم مترومال و قبل از پله ی برقی.
در سی و نهمین شماره ماهنامه ی «بازاریاب بازارساز» مقاله ای داشتم به نام «برای اثبات اینکه حرفه ای هستم.»
توصیه هایی برای بازاریابان و فروشندگانی که به شغل خود نگاه حرفه ای دارند.
در سال 1983 ، «هاروارد بیزینس ریویو» مقاله ای منتشر کرد به نام «جهانی شدن بازارها».
نویسنده ی این مقاله پروفسور «تئودور لویت» بود که در این مقاله به این موضوع مهم اشاره کرد که بازارها در حال یکسان شدن هستند و در آینده، بازار جهانی یکسانی ظهور خواهد کرد.
او به شرکتها پیشنهاد داد که کالاهای یکنواختِ با کیفیت بالا تولید کنند و سپس آنها را با استفاده از تبلیغات، قیمت و کانال توزیع ِ یکنواخت در سطح جهان عرضه کنند.
امروزه وضعیت کسب و کار به گونه ای شده که حتی اگر یک فعالیت خاص شخصی تعریف کنی و در منزل به عنوان یک کسب و کار و منبع درآمد ولو کوچک، مشغول انجامش شوی، در فاصله ی زمانی کوتاهی تعدادی رقیب برایت پیدا می شود.
درگیری ذهنی با موضوعی مهم در ارتباط است: تعهد مداوم یا بلند مدت مشتری نسبت به خرید یا مصرف محصول.
«درگیری ذهنی» به استناد نوشته های صاحبنظران، حالتی روانی است برخاسته از درگیری درونی افراد با هدف و موضوعی مهم.