روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیریت منابع انسانی» ثبت شده است

به دلایلی که موضوع بحث ما نیست

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۳۰ ب.ظ

موضوع این پست، گزارشی است از نتیجه ی طرح «بررسی شرایط احراز سِمَت در یک سازمان دولتی». 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۶ ، ۱۸:۳۰
علیرضا داداشی

انتصابات دولتی

يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۳۳ ق.ظ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۳۳
علیرضا داداشی

تنها راه پیش رو

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۵ ب.ظ

می خواهم از تجربه ای بنویسم که بارها و بارها، در سازمان های مختلف، در مرور زمان به آن رسیده ام ولی هر بار به شکلی مشابه بروز یافته است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۱۴:۴۵
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: از راه رسیده

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ق.ظ

آقا، یک جا، در یک جلسه ای، در دفاع از پروژه ای خوب خودش را نشان داده است.

مدیر واحد «الف» که چشمانش برای دیدن کارمندان خودش ضعیف است، این ابراز وجود را دیده و این سوپرمن، در همان جلسه،  چشم و دل او را برده است.

 

مدیر واحد الف، یک روز، آقا را به عنوان معاون خودش آورده و در واحد «الف» مشغول کار کرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۲
علیرضا داداشی

خانه ی فساد جنرال موتورز

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۱ ب.ظ

- ساعت ٤:۳٦ ‎ب.ظ روز یکشنبه ٢٩ اسفند ۱۳٩٥

«در بازار سیاهپوستانِ ثروتمند، کادیلاک نماد موقعیت اجتماعی است. سیاهان به دلیل اینکه به دیگر نمادهای اجتماعی مانند خانه ها و هتل های لوکس دسترسی ندارند، خریدن کادیلاک تنها راهی است که از آن طریق می توانند رفیع بودن جایگاه اجتماعی خودشان را به نمایش بگذارند.»

این جملات را «نیک دریستات» (Nick Dreystadt) گفته بود.

http://images.persianblog.ir/968389_tKRWJbZc.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۷:۱۱
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من:سوال همکار جدید

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۶ ق.ظ
 
- ساعت ۳:۱٠ ‎ق.ظ روز یکشنبه ۱٩ دی ۱۳٩٥
 
 

همکار جوان، امروز همان سوالی را پرسید که قدیمی ها تا چند سال قبل می پرسیدند.

جوابی که به او داد، کسی به قدیمی ها نمی داد.

جواب تا یکی دو دقیقه شوکه اش کرد. بعد، تا حدی قانع شد؛ البته تا حدی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۱:۲۶
علیرضا داداشی

شتر عبدالمطلب، مورچه و سلیمان

يكشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۸ ب.ظ

 ساعت ٤:٢٠ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٩ خرداد ۱۳٩٦

 
 

حکایت اول:

خیلی سال پیش از این در کتابی خوانده ام که وقتی سپاه ابرهه برای تخریب کعبه به شهر مکه وارد شدند، عبدالمطلب پدر بزرگ پیامبر(ص) کلید دار و بزرگ شهر مکه بود.

در مذاکراتی که بین عبدالمطلب و نماینده سپاه ابرهه صورت می گیرد، سپاه مهاجم از تصمیم خود بر نمی گردد و عزم تخریب کعبه می کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۸:۲۸
علیرضا داداشی