بخشی از کتاب بعدی
سلام.
چند وقتی است که یک جاهایی هستم و یک جاهایی دیگر، نه.
اینجا یکی از آن جاهایی است که نیستم و «متمم» که خیلی مهم است هم، یکی دیگر.
سلام.
چند وقتی است که یک جاهایی هستم و یک جاهایی دیگر، نه.
اینجا یکی از آن جاهایی است که نیستم و «متمم» که خیلی مهم است هم، یکی دیگر.
از مدت ها قبل، مطالب شرکت «مدیران نواندیش» را در صفحه ی اینستاگرام شان دنبال می کردم.
حوزه ی فعالیت شان به شکل متمرکز در استان سرسبز گیلان بود.
چندی پیش محبت کردند و پیغام فرستادند که شعبه ی تهران شرکت افتتاح شده و همزمان دارند نسبت به گسترش دامنه ی کاری شان در حوزه های مرتبط اقدام می کنند.
از من دعوت کردند که برای وبسایت به شدت علمی و البته کاربردی شان مطلب ارسال کنم.
دعوتی ارزشمند بود که پذیرفتم.
دیروز هشتم مهرماه 97 اولین کتاب من روانه ی بازار کتاب شد.
بیست گفتار فروش و بازاریابی/ کتاب همراه فروشندگان و بازاریابان
«شهر فرش»، مثل بقیه ی شرکت های ایرانی، «فلسفه» دارد، «اهداف»، «چشم انداز» و «مزایای رقابتی».
البته این ها را در سایتش دارد.
یکی از اولین کارهایی که در اولین محل کارم انجام دادم، نوشتن بودجه برای شرکت تازه تاسیسی بود که برایش کار می کردم.
وقتی هم به بانک آمدم، در فاصله ی کوتاهی از استخدامم حکم «معاون واحد بودجه و صورت های مالی» برایم صادر کردند.
نمی شود اهل بازاریابی باشید، دانشجو یا علاقمند یا فعال بازاریابی باشید و دست کم با بخشی از مجموعه فعالیت های گروه TMBA و دوستان عزیز واحدهای گوناگون این مجموعه که موسس و مدیر آن «دکتر پرویز درگی» بزرگوار است آشنایی نداشته باشید.
یک سوال:
آیا این که یک بازیگر پول بدهد و نقش بگیرد،کاری زشت و ناصواب است؟
به نظرم، خیر!