آدم ها را سرچ کنیم
در دوره ی کارشناسی ارشد، یک همکلاسی داشتم که در همان روزهای اول آشنایی متوجه شدم که شباهت هایی با هم داریم؛ از سال تولد گرفته تا علائق شخصی و علمی و گرایش های سیاسی. با او بیشتر از بعضی دیگر دوست شدم.
در دوره ی کارشناسی ارشد، یک همکلاسی داشتم که در همان روزهای اول آشنایی متوجه شدم که شباهت هایی با هم داریم؛ از سال تولد گرفته تا علائق شخصی و علمی و گرایش های سیاسی. با او بیشتر از بعضی دیگر دوست شدم.
چندی پیش مطلبی در اینجا گذاشته بودم درباره دعوت «هومن رهبری» از من برای حضور در جلسه ی معرفی «انجمن قاصدک».
حالا دوباره آن را در صفحه ی اول آوردم تا خبر خوبی را به اطلاع تان برسانم.
خبر خوب را در انتهای مطلب گذاشتم تا برخی از خوانندگان این صفحه که پست قبلی را که معرفی انجمن قاصدک بود نخوانده اند، ابتدا با آن آشنا شوند:
«انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان قاصدک»
آدم ها، فرار می کنند
گاه از تن ها، گاه از تنهایی،
گاه از درد، گاه از بی دردی،
گاه از دیگران، گاه از خودشان.
آدم ها، پناه می برند
گاه به تن ها، گاه به تنهایی،
گاه به درد، گاه به بی دردی،
گاه به دیگران، گاه به خودشان.
آدم ها فرار می کنند
گاه از عاشقی.
پناه می برند
گاه به عاشقی، عاشقی.
آدم ها.....
عجیب ترین واقعیت جهان را کشف کرده ام.
عحیب ترین واقعیت جهان یک چیز است: همه، درست می گویند؛
این روزها فشردگی برنامه ها، مجال خیلی کارها را از من گرفته و بیشتر اوقات فکرم مشغول است.
اگر خواستید از «آموزش» برای خودتان دکانی بسازید - که بعید می دانم اهل این کارها باشید - یک پیشنهاد عالی برای تان دارم.