روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

یادداشت های مدیریت و بازاریابی و فروش

روزنوشته های علیرضا داداشی

فارغ التحصیل دکترای مدیریت بازرگانی (بازاریابی) از دانشگاه آزاد اسلامی هستم.

از اول مهر 1395 وبلاگ نویسی می کنم؛ این وبلاگ را تیر 1396 راه اندازی کرده ام.

از مدیریت می نویسم و بازاریابی و فروش. موضوعات دیگر را هم از دید مدیریت تحلیل می کنم.

نظرات دوستانم نواقص مرا برطرف خواهند کرد.

آخرین نظرات

۲۵ مطلب با موضوع «یادداشت های مدیریتی :: خاطرات سازمانی من» ثبت شده است

خاطرات سازمانی من: جا خالی

سه شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۶ ق.ظ

ایستگاه متروی دروازه دولت به ادعای برخی، شلوغ ترین و پر ترافیک ترین ایستگاه متروی تهران است.

 

من که باید صبح ها در این ایستگاه پیاده شوم، برای جلوگیری از مشکلات مربوط به این شلوغی، معمولا از همان اول ایستگاه که سوار می شوم، میله ی کنار در ورودی را می گیرم و همان جا می مانم که بتوانم راحت پیاده شوم.

 

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۰:۰۶
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: اولین نفر

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۴۲ ق.ظ

فکر می کردم هیچ وقت کارمند نشوم، آن هم کارمند بانک؛ ولی شدم.

چطوری اش بماند برای بعد؛ شاید در مطلب جداگانه.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۱:۴۲
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: جویای کار

شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۱۶ ب.ظ

در طی تمام دوران کاری ام، از همان کار دانشجویی در دفتر حسابرسی که «کمک حسابرس» بودم تا هر کار دیگری که بعدها ، در سال های بعد انجام داده ام، تا همین الان، تقریباً در هیچ مقطعی فقط به یک شغل بسنده نکرده ام.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۱۶
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: حاشیه

سه شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۰۶ ق.ظ

یکی از اولین کارهایی که در اولین محل کارم انجام دادم، نوشتن بودجه برای شرکت تازه تاسیسی بود که برایش کار می کردم.

وقتی هم به بانک آمدم، در فاصله ی کوتاهی از استخدامم حکم «معاون واحد بودجه و صورت های مالی» برایم صادر کردند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۰۶
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: سخت گیر

سه شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۳۸ ق.ظ

من یک همکار دارم که بیش از یک دهه است با هم دوست هستیم.

من و او مثل هر دو انسان دیگری در عین شباهت، تفاوت هایی هم داریم که برایم جالب است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۳۸
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من: تاخیر

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۵۸ ق.ظ

قاعده ی حضور اول وقت در سازمان ما این طوری است:

صبح ساعت شروع کار ستاد 7:30 است ولی یک فرجه ی 15 دقیقه ای داریم که می توانیم از آن استفاده کنیم؛ به این صورت که،اگر تا 7:45 دقیقه هم برسیم تاخیر محسوب نمی شود ولی اگر 7:46 برسیم ، 16 دقیقه تاخیر محسوب می شود. تاخیرمان بعد از 7:45 معنی پیدا می کند ولی از 7:30 محاسبه می شود.

 

جمع تاخیرهای صبح می تواند 4 مرتبه باشد و روی هم رفته 2 ساعت.

بیشتر از این میزان، منجر به صدور نامه و درج در پرونده ی پرسنلی می شود.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۸
علیرضا داداشی

خاطرات سازمانی من:خسیس ِ پول دوست

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

این که چه جور همکاری بود، خیلی یادم نیست. راستش زیاد هم با هم کار نکرده بودیم و همون موقع هم این رو نمی دونستم.

حتی فکر می کنم بر خلاف اکثر همکاران که از دانشگاه علامه بودیم، او از دانشگاه ما هم نبود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۶:۳۰
علیرضا داداشی